طراحی در دفترِ کار گاهی سخت میشود. این را میدانیم، چون از چند طراح گرافیک پرسیدهایم.
بله میدانم. گاهی ارتباط برقرار کردن با طراح گرافیک یا گرافیست کار سختی است. آنها اصطلاحات و نرمافزارهای خاص خودشان را دارند که ممکن است شما سر در نیاورید. برای همین مهم است که سوالات درستی بپرسید که به پیشرفت پروژه و رسیدن به یک نتیجهی رضایتبخش برای همه کمک کند.
نگویید: «هنوز متن را تکمیل نکردهایم، ولی میشود یک پیشطرح بزنی؟»
چرا؟ کارشناسان بازاریابی جملهی مشهوری دارند که «حکمران، محتوا است.» طراحی باید بر محور محتوا انجام شود نه برعکس. اینکه محتوا به بهترین شکلش ارائه شود بهتر است تا اینکه آن را در یک طرح موجود بچپانیم. جدا از اینکه برگشتن و اصلاح طرح برای تناسب با متن، هم برای طراح و هم شرکت شما وقتگیر است.
نگویید: «میشود لطفا یک کار فوری انجام دهی؟»
چرا؟ مطمئنید میخواهید فوری باشد؟ اصلا میدانید چه کارهایی دارد؟ طراح شما احتمالا با رغبت میپذیرد که یک کار اضافی در اینجا یا دستکاری کوچکی در آنجا انجام دهد، ولی ممنون خواهد شد اگر بپرسید که چقدر وقت خواهد لازم داشت. طراحان میتوانند تخمین خوبی بزنند و زمان لازم را به شما بگویند.
نگویید: «میشود در فرمتی قرارش بدهی که بتوانیم ویرایش کنیم؟»
چرا؟ اگر فایل منبع قابل ویرایش را میخواهید پس احتمالا نرمافزار تخصصی طراحی هم لازم دارید و اگر خودتان دانش طراحی نداشته باشید این خطر هست که پروژهی عزیزتان را بدتر خراب کنید. اگر یک طرح حرفهای لازم دارید که میخواهید مرتبا ویرایشش کنید بد نیست به گزینهای مثل سرویس Canva فکر کنید.
نگویید: «میشود چندین نسخهی متفاوت بزنی؟ وقتی نسخهی مناسب را ببینیم میفهمم چه میخواهم.»
چرا؟ فرض کنید دارید یک کتوشلوار یا لباس مجلسی دستدوز و گران میخرید. آیا به خیاط میگویید «میشود شش مدل مختلف برایم بدوزی؟ وقتی مدلی که دوست داشتم را ببینم، انتخاب میکنم و پول همان را میدهم.» البته که نه. اینکه طراحی گرافیک یک کار دیجیتالی است دلیل نمیشود که وقت و زحمت کمتری ببرد. بهتر است اول یک شرح درخواست با جزئیات – از جمله اطلاعات مخاطب هدف، تن یا نمای مورد نظر، بودجه و از این قبیل – تهیهی کنید تا طراح دقیقا بفهمد دنبال چه هستید.
نگویید: «میشود فتوشاپش کنی…؟»
چرا؟ بله، فتوشاپ و دیگر نرمافزارهای طراحی پیشرفته میتوانند کارهای عجیبی انجام دهند. ولی نه هر کاری؛ گاهی از طراح کارهایی خواسته میشود که از نظر فنی ناممکن است. و حتی اینکه میتوانید کاری را انجام بدهید دلیل نمیشود که انجام بدهید. از طراحتان بخواهید که به شما بازخورد و نقد سازنده بدهد؛ او معمولا خوب میداند که چه چیزی برای طرح شما جواب میدهد یا نمیدهد.
نگویید: «میشود فقط یک تغییر دیگر بدهم؟ قول میدهم آخری باشد.»
چرا؟ هم شما میدانید و هم طراحتان میداند که احتمالا باز هم تغییرات دیگری در کار خواهد بود. به هر حال تا همین حالا هم چندین دستکاری طلب کردهاید. پس صادق باشید و عذرخواهانه درخواستتان را اینطور بگویید: «واقعا ببخشید که مرتبا وقتت را میگیرم، ولی یک تغییر دیگر هم هست که میخواهم اعمال کنی.» طراح گرافیک هم مثل شما وقتش گرانبها است. پس دفعهی بعد اول چند مورد تغییرات درخواستی را یکجا جمع کنید و بعد به او اعلام کنید، و او هم قدردان شما خواهد شد.
نگویید: «میشود کاری کنی که دقیقا شبیه [کار یک طراح دیگر] شود؟»
چرا؟ جدا از مساله مالکیت حقوق اثر، مساله اخلاق هم در میان است. هیچ طراحی نباید با کپی کردن کار هنرمند دیگری راحت باشد، و شما هم نباید چنین انتظاری از کسی داشته باشید. سعی کنید نکتههایی که نظرتان را جلب کرده به طراح نشان بدهید و بگذارید با الهام از آنها کار خودش را بسازد.
نگویید: «میشود این عکسی که از اینترنت پیدا کردم را کار کنی؟»
چرا؟ کمک گرفتن از گوگل یا جستجوگرهای دیگر برای یافتن عکس گاهی مشکلساز میشود. مثلا مشابه مورد قبلی ممکن است مشکل مالکیت معنوی پیش بیاید. و به علاوه احتمالا این تصویر اصلا در طرح شما قشنگ نمیشود چون رزولوشن پایینی دارد.
نگویید: «آیا میشود این را تا فردا تمام کنی؟»
چرا؟ چون کار طراح گرافیک یک فرایند آنی نیست که با چند کلیک موس تمام شود. هر پروژهای فرایند و زمان خودش را میطلبد. در واقع بعضی طرحها ممکن است یک روزه سر هم شود ولی بعضی دیگر خیلی خیلی بیشتر زمان میبرد. اگر یک طراح گرافیک را میخواهید به کار بگیرید، محدودیتهای زمانیتان را به او اطلاع بدهید و یک تخمین واقعگرایانه از زمان انجام کار از او بخواهید.
نگویید: «من کسی را میشناسم که با نصف این قیمت کار میکند. میشود نرخت را اصلاح کنی؟»
چرا؟ طراح گرافیک دستمزدش را برحسب نکات مختلفی تعیین میکند: محل، هزینهی زندگی، سبک، مهارت، تجربه، و خیلی چیزهای دیگر. هر طراحی مجموعه تواناییها و قدرتهای مختلفی برای ارائه دارد و هیچ فرمول مشخصی برای تعیین دستمزد مناسب و «عادلانه» وجود ندارد. ولی در کل همانقدر آش میخورید که پول بدهید، پس باید ببینید کدام ویژگیهای طراح برایتان مهم است (سرعت؟ کیفیت؟ اصالت؟ شهرت؟ شخصیت؟) و البته نمیگوییم دستمزد قابل مذاکره نیست، ولی اگر در اولین برخوردتان با طراح سعی کنید کارش را پایین بیاورید ـ یعنی قیمت کمتری پیشنهاد بدهید و همان کیفیت را بخواهید ـ تاثیر منفی و نامحترمانهای در نظر طراح دارد.
[وسط پروژه] نگویید: «راستی این موارد مرتبط دیگر را هم علاوه بر طرح اولیه میخواهم. میشود انجامش دهی؟»
چرا؟ گسترش دادن پروژهی طراحی در وسط کار آن هم بعد از توافق بر سر موارد مشخص (مثل توافق روی یک پکیج لوگو، و بعد درخواست اضافی برای کارت ویزیت و سربرگ،) از دید طراح یکی از بدترین کارهایی است که میتوانید انجام دهید – بهخصوص اگر انتظار داشته باشید با همان دستمزد اولیه این کار را بکند. در اینجاست که شرح درخواست (دوباره) به کار میآید. گنجاندن کل گسترهی پروژه در شرح درخواست کمک میکند که شما و طراح هماهنگ باشید و بتوانید وقت و بودجهتان را متناسب با هم برنامهریزی کنید.
نگویید: «میتوانی چشمگیرش کنی؟»
چرا؟ متاسفانه طراح بلد نیست ذهن شما را بخواند. در نتیجه وقتی که میخواهید روی طرحی راهنمایی یا بازخورد بدهید، سعی کنید تا جای ممکن واضح حرف بزنید. طراح شما منظورتان از توصیفهای گنگی مثل «توی چشم باشد» یا «مدرن» یا «شیک» را نمیفهمد، مگر اینکه با شرح جزئیات یا نشان دادن مثالهایی شبیه چیزی که میخواهید دقیقا بگویید که منظورتان از این توصیفها چیست و دنبال چه هستید.
نگویید: «میشود لوگو را خودت از سایت بگیری؟»
چرا؟ ذخیره یا گرفتنِ اسکرینشات لوگو از روی سایت شرکت، یا صفحه فیسبوک یا هر منبع آنلاین دیگری اساسا کیفیت بهدردبخوری بهدست نمیدهد، به ویژه برای پروژههای چاپی. لوگو باید رزولوشن خوبی داشته باشد تا در طرح واضح و تمیز نمایان شود؛ و رزولوشن لازم برای وب و چاپ با هم تفاوت دارد. فرمت ایدهآل برای تحویل لوگو، فایل وکتور است که میتوان آن را به هر اندازهی کوچکتر یا بزرگتری رساند بدون آنکه در کیفیتش تغییری پیدا شود. فرمتهای متداول فایل وکتور، AI (فایل منبع Adobe Illustrator) و EPS است. اگر خودتان نمیتوانید، طراح اصلی لوگوی شما باید بتواند یک فایل مناسب برایتان فراهم کند.
نگویید: «چطور است برگردیم به همان ایدهی اولیهات؟»
چرا؟ طراح گرافیک برای این طراح شده که توانایی هنری و فنی لازم برای انجام کارِ خوب را دارد. به جای اینکه نسخههای مختلفی از یک ایدهی طرح طلب کنید، گاهی بهتر است به طراحتان اعتماد کنید. بعد از اینکه توضیح دادید چه لازم دارید، بگذارید طراح خودش بهترین طرحش را پیدا کند. بعد خوب و با دقت به طرح نگاه کنید – مثلا یکی-دو روزی رویش فکر کنید یا آن را به یک نفر دیگر که کمی با طراحی یا صنعت شما آشنایی دارد نشان بدهید – و مطمئن شوید تغییراتی که در نظرتان است واقعا لازم و قابل توضیح است. وقتی طرح اولیه دقیقا همان چیزی است که خواستهاید، بهتر است وقت طراحتان را با آزمایشهای بیپایان هدر ندهید.
نگویید: «من طراحی را برایت در مایکروسافت ورد/ پینت / پابلیشر شروع کردم، میتوانی برایم تکمیلش کنی؟»
چرا؟ با آنکه برنامههایی که از قبل روی کامپیوترتان نصب هستند کاملا برای کارهای عادی و روزمره مناسباند، ولی برای پروژههای طراحی حرفهای ساخته نشدهاند. نه شما و نه طراحتان نمیتوانید آن کیفیتی را که دنبالش هستید مثلا از یک برنامهی آفیس بیرون بکشید. به همین خاطر است که طراحان از نرمافزارهای حرفهای استفاده میکنند. بهتر است بگذارید از ابتدا تا انتها از ابزارهای خودشان استفاده کنند – اینطوری از محصول نهایی هم خیلی راضیتر خواهید بود.
نگوید: «نمیتوانم پولی پرداخت کنم، ولی حسابی شناخته میشوی. خوب است؟»
چرا؟ طراحان هم مثل هر کس دیگری مایلاند که دیده و شناخته شوند، ولی قبض و اجاره را با معروفیت نمیشود پرداخت. به ویژه طراحان آزاد، هیچکدام از مزایای کارمندی سنتی را ندارند – مالیات و بیمهشان را باید خودشان بدهند، تجهیزات و وسایلشان را خودشان بخرند، گاهی یک دفتر شخصی را بگردانند، و از این قبیل. همهی اینها خرج دارد (جدا از اینکه خود زندگی هم خرج دارد!) و طراح موقعی که دستمزدش را تعیین میکند همهی اینها را باید در نظر بگیرد. پس کار رایگان برای مزایای غیرپولی معمولا پیشنهاد قابل قبولی نیست.
نگویید: «وقتی طرح را تمام کردی، هرچقدر بخواهیم اصلاح میکنیم، درست است؟»
چرا؟ خیلی از طراحان برای بازبینی محدودیت یا فرمول دستمزد اضافه تعیین میکنند چون پروژه ممکن است هیچوقت تمام نشود – همیشه یک چیزی هست که اضافه شود یا دستکاری کوچکی انجام شود. البته معقول است که چند دور بازبینی روی طرح داشته باشید؛ این عادی است، و بیشتر طراحان با رغبت با شما همکاری میکنند تا پروژه تا جای ممکن به «ایدهآل» نزدیک شود… ولی در حد معقول. یادتان باشد که حتی بعضی تغییرات کوچک هم ممکن است وقت زیادی بگیرد، و هرچقدر تغییرات بیشتری درخواست کنید، زمان تحویل پروژه عقبتر میافتد.
نگویید: «پروژهی [خاص و پیچیدهی] من چقدر خرج برمیدارد؟»
چرا؟ چون جوابش به آن سادگی که شما فکر میکنید هم نیست، و برای هر پروژهای (و هر طراحی) فرق میکند. به قول دوستی، پرسیدن اینکه «یک پروژه طراحی چند میشود؟» مثل این است که از یک املاکی بپرسی «خانه چند است؟» جوابش این است که بستگی دارد… به خیلی چیزها. به این خاطر که قیمتگذاری یک پروژه یک فرایند صفر و صدی نیست. بیشتر طراحان باید یک شرح مفصل از پروژهی شما داشته باشند تا بتوانند قیمتی بدهند. عوامل زیادی هست، از جمله اینکه کار چقدر پیچیده است، چقدر سریع آن را میخواهید، چه نوع قالبها و فایلهایی میخواهید تحویل بگیرید، کجا و چطور قرار است چاپ و/یا منتشر شود، و خیلی چیزهای دیگر. وقتی به سراغ طراح میروید، قبل از اینکه نرخ بخواهید اول جزئیات پروژه را به او ارائه بدهید تا تخمینِ حسابشدهتر و دقیقتری تحویل بگیرید.
نگویید: «هرموقع خواستم میشود ایمیل یا زنگ بزنم؟»
چرا؟ هیچکس – حتی آزادکارها یا شبکارها – تلفن و ایمیلشان را شبانهروزی جواب نمیدهند. طراح هم برای خودش برنامه دارد (حتی اگر در خانه با لباس راحتی کار کند) و اغلب هزمان با چند مشتری کار میکند. قرار نیست هر لحظه که اراده کردید بتوانید طراح را گیر بیاورید، ولی قاعدتا در ساعات کاریاش جواب شما را خواهد داد. اگر نگران راحتیِ ارتباط هستید، حتما ساعت کاریاش را از او بپرسید (و مهمترین پیامهایتان را به این زمان محدود کنید) و شیوه ارتباط مورد ترجیحش را هم بپرسید.
نگویید: «متخصص تویی. نمیشود از جادوی خلاقیت خودت استفاده کنی؟»
چرا؟ خب… این حرف هم درست است و هم نیست. طراح، متخصص خلق طرحهای زیبا و کاربردی از روی راهنماییها و معیارهای شما است (یا قرار است باشد). ولی همانطور که در نکتههای قبلی هم گفتم، اینکه پایهای برای شروع کار وجود داشته باشد فرایند را خیلی راحتتر میکند: یک شرح جزئیات خلاق اگر داشته باشید که ایدهآل است، اما حتی چیزی به سادگیِ معرفی چند نمونه طراحی که دوست دارید و ندارید هم خیلی کمک میکند. دوستی، مسئله را اینطور بیان کرد:
«جملهی ‘متخصص تویی، ریش و قیچی دست خودت’ اساسا میگوید که ما (به عنوان مشتری) از تو میخواهیم ذهن ما را بخوانی و چیزی به ما بدهی که حتی خودمان نمیدانیم که میخواهیم. این فشار زیادی روی گرافیست میگذارد… و مسئلهی بزرگتر، میزان آزادی است که به طراح داده میشود. این جمله به ما آزادی نامحدودی میدهد تا داستانی که کسی بهتر از شما نمیداند را به شکل دلخواهمان روایت کنیم. در واقع ممکن است ما پیکاسو تحویل بدهیم، ولی شما کمالالملک میخواستهاید.»
جمعبندی
مشتریای که کار با خودش را آسان میکند – یعنی واضح و مودبانه چیزی که میخواهد را میگوید و انتظارات را از پیش مشخص میکند و آمادهی همکاری است – معمولا بهترین نتیجه را از طراحش میگیرد.
و یک طراح گرافیک که چنین خصوصیاتی داشته باشند هم مشتریهای راضیتری خواهند داشت. بیشتر طراحان با رغبت حاضرند شما را در فرایند ناشناخته طراحی راهنمایی کنند و به سوالاتتان پاسخ دهند، و هیچ چیز به این اندازه خوشحالشان نمیکند که بپرسید توصیهی خودشان چیست.
دریافت مشاوره و مشاهده نمونه طراحی کاتالوگ و بروشور
دریافت مشاوره و مشاهده نمونه طراحی بسته بندی